عباس عبدی؛ نور امید در تونل
تاریخ انتشار: ۲۸ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۳۵۸۷۷۰
عباس عبدی در اعتماد نوشت: در این گزاره اتفاق نظر جدی است که سال ۱۴۰۱ را از هر نظر که نگاه کنیم تاثرآور بود، هر چند جرقههای مثبتی هم در آن دیده میشد و باید در پی آن باشیم که دوباره سال مشابهی را تجربه نکنیم. هدف بنده در این یادداشت تکرار مصادیق اثبات این ادعا نیست که نیازی به آن نیست، بلکه میخواهم به چند نکته دیگر اشاره کنم که نشانگر نور امید در پایان این تونل است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
طرفداران وضع موجود دو دستهاند که شاید چندان نتوان آنان را متمایز کرد ولی این تفکیک ضروری است. برخی از آنان به لحاظ منافع چنین موضعی دارند و برخی دیگر به لحاظ عقیده. گروه اول که منافعشان اقتضای دفاع از وضع موجود را میکند، چندان ثابتقدم نیستند و هیچ ساختار سیاسی نمیتواند فقط با اتکای به آنان گامی به پیش بردارد، مگر اینکه از نظر تعداد و نسبت، خیلی زیاد باشند و در واقع اغلب مردم را دربرگیرند که بالطبع مثبت خواهد بود. ولی به میزانی که این گروه در اقلیت قرار میگیرند از چسبندگی و حس تعهد آنان به وضع موجود کاسته میشود و سعی میکنند مسیر خود را به نحوی متفاوت کنند که منافعشان حفظ شود یا حداقل دچار زیان نشوند. مساله آنان حفظ منافع است و نه چیز دیگر. در مقابل، گروه دوم تفاوت دارند.
آنان پایگاه اصلی ساختار سیاسی هستند و اگر منافعی هم داشته باشند، مساله انگیزهها، آرمانها و ارزشها و تا حدی مردم برای آنان در اولویت قرار دارد. آنان پایههای اصلی این ساختار در ۴۴ سال گذشته بودهاند و این نقطه قوت نظام محسوب میشده است. برداشت من این است که برای اولینبار در این ۴۴ سال تشکیکی جدی در ذهنیت این مجموعه به وجود آمده است. این پرسش که آیا راهی که میرویم درست است یا خیر؟ آیا ما را به آن اهداف و ارزشهای ادعایی خود نزدیک میکند یا دور؟ آیا آن چیزی که دنبالش بودهایم، همین است که هست یا باید رویکردمان را تغییر دهیم؟ این اتفاق یکشبه رخ نداده، ولی حوادث امسال آن را به مرحله بیان و اظهار آشکار رسانده است. البته این به معنای آن نیست که پاسخهای داده شده به این پرسش از سوی همه آنان یکسان است و شاید اصولا پاسخی هم وجود ندارد، بلکه طرح پرسش مساله اصلی است و این آغازی است برای رسیدن به پاسخ مطلوب. در شکلگیری این وضعیت چند عامل موثر بودند.
اولین آن سقوط کارایی دولت یکدست و دوم نیز اعتراضات پاییز و بالاخره مساله مسمومیتها و در آخرین گام نیز توافق با عربستان در چین و کوششهای جدی برای احیای برجام. وجود نارساییهای اقتصادی و فقر و فساد به علاوه گزارههای رایج و شایع شبه علم و ضد علم در حوزه سیاست و اقتصاد و پزشکی و اجتماعی و... و روشن شدن ابتذال آنها نیز نقش موثری در این تحول داشته است. این مهمترین نقطه تحول در سال ۱۴۰۱ بوده که فرآیند تکمیل آن در سال ۱۴۰۲ رخ خواهد داد. نقطه تحول دیگر توافق با عربستان در چین است. معنای این توافق چیست؟ پاسخ این است که ساختار سیاسی غیرمنعطف و متصلب نیست. در برابر واقعیات بیرونی واکنش نشان میدهد، واکنشی براساس بازی بردـبرد و نه لزوما تسلیم و نه لزوما زیادهخواهانه. اتفاقا این ساختار قادر است که همه حامیان خود را در این مسیر به خط کند. نمونه آن نحوه مواجهه روزنامه کیهان با این توافق است که در ذهن کسی نمیگنجید. لازمه این توافق، آمادگی و پذیرش طرف مقابل نیز بوده است.
فقط یک نکته ظریف وجود دارد که این توافق با حضور واسطه یا کاتالیزور سیاسی صورت گرفته است. ما در جریان تحولات سیاسی داخلی نیز میتوانیم همین الگو را مدنظر داشته باشیم، اینکه راه تفاهم و سازش را باید باز کرد. اگر منتقدان قدرتمند و قادر به بسیج آن باشند و دست قدرتمند خود را برای تفاهم دراز کنند، جفت خود را پیدا میکنند. دیر و زود دارد، سوخت و سوز ندارد. از سوی دیگر تحول فکری نزد اغلب مردم و منتقدین نیز در سال ۱۴۰۱ به مرحله کیفی رسید و بازگشتناپذیر مینماید. این تحول نیز ابعاد گستردهای دارد که پرداختن به آن مجال دیگری میطلبد. اگر با این رویکرد نگاه کنیم و با نتیجهگیریهای آن موافق باشیم، سال ۱۴۰۱ را میتوان سال پایه برای عبور از بحران و رسیدن به پایان تونل ناامیدی و ورود به عرصه امید و روشنایی دانست. امیدوارم چنین نشود.
منبع: فرارو
کلیدواژه: تحولات سال 1402 سال ۱۴۰۱
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۳۵۸۷۷۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زلزله در ساختار نظامی و سیاسی رژیم صهیونیستی
در تمام درگیریهایی میان گروههای مبارز فلسطینی شامل جهاد اسلامی، حماس و ... با رژیم صهیونیستی در طول ۲۰ سال گذشته عمده عملیات آفندی بود. به این معنا که اسرائیل بنا به دلایل واهی غزه را بمباران میکرد و گروههای فلسطینی از خاک غزه اقدام به شلیک راکت یا موشک میکردند، اما در ماجرای هفتم اکتبر شرایط بطور کلی عوض شد.
این بار حماس و جهاد اسلامی بعد از ۲ سال تمرین پنهانی اقدام به انجام عملیات از داخل و خارج از غزه و حتی در سرزمینهای اشغالی ۱۳۴۸ کردند و به تمام اهداف خود دست پیدا کردند و توانستند ۱۳۶ صهیونیست را که در بین آنها تعدادی از ژنرالهای ارتش رژیم اشغالگر قدس هستند به اسارت در بیاورند.
طبیعی است که با این ضربه حیثیتی، راهبردی، روانی و امنیتی که اسرائیل در جریان عملیات طوفان الاقصی و تدوام مقاومت مردم غزه متحمل شده در درون ساختار سیاسی و نظامی این رژیم تنش بوجود آید و اولین آثار آن نصیب «آحارون هالیوا» رئیس شعبه اطلاعات نظامی اسرائیل «امان» شد که پس از ۳۸ سال حضور در ارتش به دلیل هفتم اکتبر مجبور به استعفا شد.
تحولات جاری در سرزمینهای اشغالی حاکی از آن است اکنون که رویارویی ارتش اشغالگر قدس با نیروهای مقاومت حماس و جهاد اسلامی به نیم سال رسیده و هیچکدام از اهداف تعیین شده از سوی رژیم صهیونیستی محقق نشده همچنان باید منتظر زلزله در ساختار نظامی و سیاسی اسرائیل باشیم.
رژیم اشغالگر قدس اکنون در وضعیتی قرار داد که نه توانسته است که به یک دستاورد راهبردی در غزه دست پیدا کند و نه درگیریها پایان یافته است. از این رو به خوبی میتوان دریافت که زمین پای صهیونیستها لغزنده است و تمام بهانههای آنها برای دستیابی به فرماندهان فلسطینی و از بین بردن آنها در بیمارستان الشفا در غزه و خان یونس ناکام مانده، چون امکان ندارد در یک مساحت ۳۲۰ کیلومتری در مقیاس غزه، اسرائیل به پیروزی راهبردی برسد. این روزها که بحث انجام عملیات نظامی در رفح مطرح است ناشی از آشفتگی بنیامین نتانیاهو در عرصه تصمیم گیری است، چون نخست وزیر رژیم صهیونیستی کاملا مطمئن است که حتی در صورت انجام عملیات نظامی در رفح به هیچ کدام از اهداف خود بجز کشتار مردم عادی و بی سلاح دست پیدا نخواهد کرد. به نظر میرسد هدف اصلی نتانیاهو در چنین شرایطی ادامه جنگ با امید است که پای ایران و آمریکا به میدان نبرد کشیده شود.
در کنار این موضوع مقامات رژیم صهیونیستی که از دستیابی به نتیجه ناامید شدند این بار به فکر محاسبه از درون و انداختن تقصیر ناکامیها به گردن رقبای خود شدند. از این رو میتوان پیشبینی کرد که از این پس موضوع چالش و درگیری متقابل میان نخست وزیر رژیم صهیونیستی با مخالفان خود به اوج خود خواهد رسید، اما آنچه که مسلم است اذعان به شکست و ناکامی است که در نهایت نتانیاهو مجبور به اعتراف به آن است.